از مفهوم تا رستوران مفهومی!
از مفهوم تا رستوران مفهومی!
اگر مانند بسیاری بدنبال تازههای فناوری، مد و طراحی باشید، عنوان «طراحی مفهومی» که ترجمهایست برای Concept Design را شنیدهاید.طراحی مفهومی به دنبال ارائه چیزی فراتر از آنچه که بعنوان کارکرد مرسوم میشناسید، میگردد.
مفهوم، همانطور که از معنیش پیداست، فهم و آگاهی منتقل میکند، شاید بخاطر همین است که در دنیای معاصر که عصر آگاهی است؛ القاء مفاهیم بویژه بصورت غیر مستقیم، رشد قابل توجهی داشته است.با این مقدمه، شاید ذهنتان بیشتر به سمت مفهوم رستوران مفهومی جلب شده باشد!
«رستوران مفهومی» یا Concept Restaurant / Theme Restaurant ، رستورانی است که القاء مفهوم در آن، بر ارائه غذا اولویت دارد و برتری با آن چیزی است که بر درک مشتریان رستوران اثر میگذارد.تقریباً و برای اولینبار در سال 1950، آقای دیود کامپتونِ آمریکایی (David Compton Tallichet) که او را پدر تِمرستوران هم معرفی میکنند، رستورانی را در آمریکا تأسیس نمود که شاید این اولین باری بود که شخصی به قصد القاء حس حضور در جایی دیگر، رستوران ساخته بود(البته این تاریخچه شاید آنقدرها هم معتبر نباشد، چراکه بسیار معتقدند محل ظهور تِمرستورانها در فرانسه و در قرن 19 میلادی بوده است.).
مفهوم اصلی رستوران در کنار طراحی آن، تِم فرودگاه بینالمللی لسآنجلس بود.
او بر روی هر میز هدفونی قرارداده بود تا مردمی که عاشق پرواز هستند، بتوانند به مکالمات برج مراقبت گوش دهند.این مسئله در آن زمان که آمریکا درگیر جنگ دوم جهانی بود، مورد جالبی برای مردم آمریکا بود. همین شد که 40 سال بعد ارزش برند رستورانهایِ وی به بیش از 185 میلیون دلار رسید.
البته رستورانی هواپیمایی در همین چند سال پیش در جاده کرج در یک هواپیمای مسافرتی خارج از رده ساخته شده بود، یادتان هست؟!شاید کمی ذهنتان دچار درگیری با واژگان شده، بگذارید مسئله را سادهتر بررسی کنیم. در یک تِمرستوران (رستوران مفهومی) معماری فضای ارائه غذا، چیدمان میزها و نحوه سرویسدهی، ترکیب مواد غذایی و منو، موسیقی، حس کلیای که مشتری از حضور در فضا میگیرد، بر خوردن غذا ارجحتر است و اصلاً مشتریان بخاطر همهچیز رستوران میروند آنجا که آخرینش غذاست!
من به شخصه رستوران مفهومیای که تماماً شاخصهای یک رستوران مفهومی را داشته باشد در ایران ندیدهام .(اگر شما میشناسید حتماً آنرا معرفی کنید). بیشک رستورانداران زیادی بر ساخت رستورانهایی سرمایهگذاری کردهاند که نمای برجسته داشته، از طراحی داخلی خیرهکننده بهره برده، چیدمان منحصر به فرد و یا غذای خاص ارائه کرده یا همه این موارد را یکجا داشته است اما چیزی که این سرمایهگذاران یا طراحان رعایت نکردهاند مفهوم کامل رستوران مفهومی بوده است!
یک رستوران مفهومی فقط به داشتن نمای خاص، غذای خاص یا اینها محدود نمیشود. در یک تِمرستوران، همه آیتمهای قابل دید و حتی آیتمهایی که دیده نمیشوند در راستای ارائه مفهوم خاص هماهنگ و همافزا حرکت میکنند. شاید تشریح یک مثال برایتان جالب باشد.
فرض کنید قرار است مفهوم فوتبال را تبدیل به رستوران مفهومی کنید، برای این کار به چه چیز احتیاج است؟
شاید میگویید خب یک نمای داخلی پر از عکس فوتبالیستها، و شاید صندلیهایی به شکل توپ یا میزهایی به رنگ سبز چمنی و چیزهایی از این دست، تا اینجا درست است و شما تِم (Theme) یا پوسته فوتبال را به رستورانتان خوراندهاید اما آیا رستوران مفهومی شما کامل است؟ پاسخ منفی است
برای تحقق رستوران مفهومی فوتبالی کامل شما علاوه بر نمای تمام عیار فوتبالی از نما گرفته تا شکل بشقابو غیره، نیازمند علائم غیر مستقیم مفهوم فوتبال هستید!
برای مثال اگر بازی فوتبال 90 دقیقه است و 15 دقیقه وقت اضافه دارد، شما غذا مهمانتان را در وقت اضافه و تنها در 15 دقیقه سرو کنید و اگر دیر کردید به مشتری اجازه دهید به شما پنالتی بزند!
هر چیزی را میتوانید بعنوان پنالتی یا جریمه در نظر بگیرد.توسعه یک مفهوم کاری است بسیار پیچیده و زمانبر و هر مفهومی (مانن فوتبال) شاید قابلیت توسعه بهیک رستوران مفهومی را نداشته باشد.
هدف من هم از این مثال معطوف کردن ذهن شما به مفهوم واقعی رستوران مفهومی بود!در آخر، باید گفت امروزه رستورانها مکانی فراتر از صرف غذا هستند، پس توجه به طراحی رستورانی با تِمی جذاب، شاید یکی از راهبردیترین تصمیمات راهاندازی یک رستوران جدید در ایران باشد.