موانع توسعه گردشگری در ایران
موانع توسعه گردشگری در ایران
موانع توسعه صنعت گردشگری در جمهوری اسلامی ایران:
1 ـ موانع فرهنگی گردشگری در ایران:
ناآشنایی با فرهنگ جهانگردی که موجب تقابل سنت و مدرنیته، در برخی مناطق شده است، فضایی فراهم آورده است که قوانین اقتصادی و مشتریمداری در این صنعت که کالای آن ملموس نیست، چندان رعایت نشود. هر چند بهرهمندی از فرهنگ میزبانی و میهماننوازی ایرانی، ایرانیان را در سراسر جهان پرآوازه ساخته است،اما نمیتوان از سرمایههای ملی و فرهنگی بدون در نظر گرفتن الزامات اقتصادی سود برد.
بدیهی است عدم احترام به گردشگر به معنای میهماننواز بودن جامعه ایرانی نیست، بلکه فراهم نکردن انتظارات معقول و معمول مشتری یعنی «جهانگرد» او را با پاسخی منفی روبرو میسازد که انگیزه سفر را کاهش میدهد. در زیر به برخی از این موانع و تنگناها اشاره میگردد:
الف ـ بیم از اثرات مخرب جهانگرد خارجی بر فرهنگ اسلامی:
نگاهی به دیدگاههای افراد جامعه در ارتباط با ورود جهانگردان به ایران حاکی از آن است که بسیاری از افراد هم جریانهای گردشگری را باد دید منفی ارزیابی میکنند و چنین میپندارند که گردشگری موجب تخریب و آسیبرسانی به فرهنگهای محلی در کشور میشود.
زمانی که باور داشته باشیم که فرهنگ غنی و پالایش یافتهای داریم و در پرتو این فرهنگ غنی رفتاری سنجیده و حسابشده با جهانگردی برخورد کنیم، نباید از جریانهای گردشگری وحشتی به خود راه دهیم. ورود جهانگردان را بیشتر نوعی صدور فرهنگ و ارزشهای فرهنگی خویش تلقی کنیم و با گنجاندن تعداد برنامههایاصولی در نحوه مسافرت و سیر و سیاحت جهانگردان، آنها را از عناصر فرهنگی خویش متاثر نماییم.
در این زمینه میتوان به نحوه تدارک مکانهای مورد بازدید جهانگردان، نحوه اطلاعرسانی به آنها، چگونگی تبلیغاستانداردها، الگوها و عناصر فرهنگی خودی و کیفیت سیر و سیاحت اشاره کرد.
کیفیتی که بتوان در حین جالب کردن جاذبههای مورد بازدید و خدماترسانی رفاهی مناسب، بستر مناسبی برایاشاعه فرهنگ و ارزشهای اسلامی فراهم کرد و شرایطی را ایجاد کرد که گردشگر در زمان بازگشت به موطن خویش علاوه بر خاطرههای جالب و شیرین، با دستمایههای فرهنگی مناسبی که آموخته است، همراه باشد.
ب ـ پندارهای نادرست جامعه در مورد جهانگردان:
یکی دیگر از موانع فرهنگی موجود در زمینه جذب گردشگر به کشور، پندارهای نادرست بسیاری از گردشگران خارجی درباره ایران و پندارهای نابجای پارهای از مسوولین حکومتی در مورد گردشگری، همچنین پندارهای نابجای بسیاری از مردم درباره گردشگری در کشور است.
انعکاس پارهای از مسایل بعد از انقلاب به طور نادرست از سوی محافل جنوبی مختلف در جهان موجب شده است تا پیشینه ذهنی نامناسبی از طرز رفتار ایرانیان با خارجیان ایجاد شود و بسیاری از افراد و جهانگردان خارجیکه خواهان مسافرت به ایران هستند انگیزه لازم برای مسافرت به ایران را پیدا نکنند.
پارهای از مسایل به دلیل جو تبلیغاتی غیر واقعی وسایل ارتباط جمعی جهانی و در سالهای اخیر سینما(شامل ساخت فیلم غیرواقعی 300 توسط هالیوود و فیلمهای دیگری از این دست که در حال ساخت هستند.) میباشد.
بنابراین نحوه تبلیغ و پیراستن پیشداروهای موجود از جمله مسایلی است که میبایست در بازاریابی گردشگری ایران مدنظر قرار گیرد.
مساله دیگر در این زمینه پندارها و طرز تلقی بسیاری از مسوولین در ارتباط با گردشگری است. هنوز هم در این مرز و بوم افرادی یافت میشوند که گردشگری را یک صنعت مخرب فرهنگی میدانند.عمدهترین دلیل آن عدم آگاهی کافی و لازم از ابعاد مختلف مسایل گردشگری میباشد.
در صورتی که نسبت به ابعاد مختلف این مساله آشنایی و شناخت کافی وجود داشته باشد، علاوه بر جلوگیریآگاهانه از آثار مخرب، زمینهساز گسترش مناسب گردشگری در کشور میشود. آگاهی از نوع گردشگران، انگیزههای گردشگری و نحوه بازدید از جاذبهها و مناطق مختلف از جمله موضوعاتی است که میبایست برای اطلاعرسانی به مردم، دستاندرکاران و مسوولین کشور مورد تایید قرار گیرد.
مساله عمده دیگر در ارتباط با بحث تنگناهای موجود در زمینه گردشگری، ذهنیت بسیاری از مردم کشور در این ارتباط است.بسیاری از افراد جامعه به مزایا و فواید اقتصادی، اجتماعی و گردشگری به اندازه کافی واقف نیستند. امروزه این صنعت در دنیا به عنوان یک اهرم اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی مطرح بوده است.
وظیفه دستاندرکاران گردشگری کشور این است که پیامدهای مثبت و اثرات مفید گسترش گردشگری را درکشور به مردم و سایر مسوولین خاطرنشان کند و در عین حال از پیامدها و نتایج گاه زیانبار آن نیز غافل نشوند و با ذهنی آگاه و اتخاذ راهی مناسب و صحیح در جهت توسعه این صنعت گامهای حساسی بردارد.
پ ـ عدم تبلیغات مناسب در زمینه جاذبههای گردشگری ایران:
عدم شناخت جهانگردان از جاذبههای کشور موجب کاهش میزان جهانگردی در کشور شده است. علاوه بر آن در خارج از ایران نیز تصویر نامناسبی از کشور ترسیم شده است. لازم است رسانههای گروهی ایران به ویژه رادیو و تلویزیون نقش فعالی را در زمینه معرفی واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کنند.
در این زمینه نمایندگیها و رایزنیهای خارجی ایران نیز میتوانند نقش اساسی و بهینهای داشته باشند.علاوه بر آن تبلیغات قوی میتواند در اطلاعرسانی به گردشگران در مورد آب و هوای نواحی مختلف، اوضاع اجتماعی و فرهنگی کشور و نواحی مورد نظر از لحاظ خوراک و پوشاک، آداب و رسوم و حمل و نقل، نقش اساسی ایفا کند.
ت ـ نامشخص بودن اهمیت گردشگری برای بسیاری از برنامهریزان:
یکی دیگر از موانع موجود در زمینه توسعه و گسترش گردشگری در کشور، مشخص نبودن اهمیت گردشگری برای بسیاری از مسوولین و برنامهریزان کشور است.آمارهای موجود نشان میدهد که در سال 1992 در حدود 450 میلیون نفر مسافر جابجا شدهاند و 280 میلیارد دلار درآمد از طریق گردشگری جهانی حاصل شده است که کشور ما هم میتواند سهم مهمی از این درآمد را داشته باشد.
با این وجود ورود جهانگردان به ایران همواره مسیری نزولی داشته است. به طوری که تعداد جهانگردانی که به ایران سفر کردهاند از 680 هزار نفر در سال 1356 به 250 هزار نفر در سال1370 رسیده است که از این تعداد تنها 10 تا 15 درصد را میتوان در زمره جهانگردان طبقهبندی کرد.
در مقابل این روند نزولی، تعداد خروج اتباع ایرانی پیوسته افزایش یافته است. به طوری که این تعداد از حدود 716 هزار نفر در سال 1356 به بیش از یک میلیون و 174 هزار نفر در سال 1370 رسیده است.
ث ـ عدم شناخت سلیقههای جهانگردان خارجی:
یکی از مهمترین ابزارها برای جذب جهانگردان خارجی میزان آشنایی با انگیزه، سلایق و علایق افرادی است که خواهان سیر و سفر در کشورهای دیگر هستند. با توجه به عناصر فرهنگی، ارزشها و هنجارهای حاکم مناسب است که آگاهی و شناهخت کافی از علایق و انگیزههای گردشگران خارجی داشته باشیم.
بالاخص در ارتباط با گردشگران کشورهای مسلمان و آسیایی که هم از نظر مذهبی و هم از نظر فرهنگی نزدیکی بیشتری با ما دارند.
ج ـ مشروط کنندههای فرهنگی و مذهبی کشور:
مسایل مذهبی موجبات مشروطسازی ورود جهانگردان میشود، خصوصا خانمها که در بدو ورود باید از نظر حجاب ضوابطی داشته باشند و این ضوابط و قواعد قیود گردشگران میشود.این قیود و محدودیتها سبب میگردد کمتر جذب سفر به ایران بشوند.
به عبارت دیگر برنامهریزی مناسب جهانگردی باید به نحوی باشد که در عین حفظ ارزشها و عناصر ارزشمند فرهنگی، بتواند آنگونه که شایسته است نسبت به جذب جهانگردان خارجی اقدامات لازم را به عمل آورد.پس باید شناخت کافی از کم و کیف جهانگردان خارجی داشته باشیم.
بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی توانستهاند از این عناصر محدودکننده و مشروطکننده به طوری دقیق و برنامهریزی شده بهرهبرداری کنند که در حین حفظ ارزشها و اصالتهای فرهنگی خویش آنها را به عنوانجاذبههای فرهنگی به جهانگردان خارجی معرفی کنند.
بنابراین مشروطکنندههای صنعت جهانگردی کشور نباید آنچنان عمده شوند که هیچ جهانگرد خارجی به ایران نیاید، بلکه اتفاقا از مشروط کنندههای صنعت جهانگردی باید به عنوان مکانیزمهای جذب گردشگر استفاده شود.
چ ـ موانع فقهی و مذهبی:
بسیاری از جهانگردان غیرمسلمان مشتاق دیدار از اماکن مقدس بودهاند که با توجه به غیرمسلمان بودن و به جای نیاوردن آداب و رسوم لازم جهت ورود به این اماکن با مشکل مواجه بوده و هستند. مادامیکه چنین تنگناهای ساختاری وجود داشته باشد، کوشش در جذب جهانگردان خارجی غیرمسلمان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهد بود.
2 ـ موانع اجتماعی گردشگری:
عدم استفاده از تجارب کارشناسان و متخصصان بخش خصوصی، عدم گسترش فعالیتهای تبلیغاتی در عرصه داخلی و خارجی، عدم گسترش و بسط آموزش فرهنگ جهانگردی در لایههای زیرین و میانی جامعه و تاکید بر لزوم بهرهمندی از این صنعت فراگیر و همچنین ضعف ساختاری در زیرساختهای صنعت گردشگریموجب شده تا جامعه ایران قادر به درک درست و صحیح از تقویت این صنعت و حضور جهانگردان به داخل کشور نباشند.
در ادامه به شرح تعدادی از موانع اجتماعی خواهیم پرداخت:
الف ـ پایین بودن سطح اطلاعات و آگاهی مردم در زمینه مسایل گردشگری:
نگاهی به سطح اطلاعات و میزان آشنایی مردم با جاذبهها و مسایل گردشگری کشور به وضوح حاکی از این نکته است که امروزه در جامعه ما اطلاعات علمی و واقعی، حتی برای برجستهترین کارشناسان در مورد توان بالقوه موجود گردشگری کشور ناکافی است.
هنوز در دورترین نقاط این مرز و بوم زمینهها، تواناییهای بالقوه و بالفعل زیادی در زمینه گردشگری وجود داردکه یا ناشناخته مانده است و یا به لحاظ عدم وقوف لازم مردم و مسوولین به امور گردشگری همچنان بیاعتبار تلقی میشود.
براساس یک نظرسنجی از حدود 653 نفر از هممیهنان نتایج حاصله حاکی از آن است که در ارتباط با آن که در صورت عدم موفقیت در بازدید از جاذبههای سیاحتی، زیارتی در طول سفر علت آن را چه میدانید؟
بیشترین تعداد افراد علت آن را عدم دستیابی به اطلاعات کافی از جاذبهها در طول مسافرت دانستهاند (31 درصد)علاوه بر آن اطلاعات جمعآوری شده در زمینه مهمترین مشکلات ایرانگردی از نظر این پاسخگویان نشان میدهدکه حدود 51 درصد این افراد مهمترین مشکلات ایرانگردی در حال حاضر در کشور را ناشناخته بودن جاذبههای گردشگری ایران دانستهاند.
بنابراین در چنین شرایط اجتماعی که هنوز مردم در ارتباط با وجود جاذبههای مختلف سیاحتی و زیارتی در نقاطمختلف کشور آگاهی لازم را ندارند، چگونه میتوان گردشگران سایر کشورها را که اطلاعات و شناخت چندانیاز جاذبههای گردشگری کشور ما ندارند، نسبت به جاذبههای موجود آگاه کرد.
پس ابتدا باید به توسعه ایرانگردی (گردشگری داخلی) بپردازیم و سپس با امکانات و برنامهریزی بهینهجهانگردی را گسترش دهیم.
ب ـ کمبود امکانات رفاهی و پزشکی:
بهترین جاذبههای گردشگری چنانچه فاقد امکانات و خدمات مناسب رفاهی و درمانی باشد از تعداد مشتاقان دیدار آن کاسته خواهد شد. تجربه جهانی در ارتباط با مساله جذب گردشگر نشان میدهد که در مناطق یا کشورهایی که فاقد امکانات هستندگردشگر کمتر جذب میشود. در کشورهایی که صنعت بیمه رشد یافته دارد، امروزه از انواع پوشش مفید و مختلف برای مسافرین استفاده مینمایند.
پ ـ نحوه برنامهریزی جهت پر کردن اوقات فراغت گردشگران:
با توجه به نوع گردشگران بازدیدکننده از ایران میتوان در چهارچوب ضوابط و قواعد اسلامی امکاناتی را فراهم کرد تا گردشگر علاوه بر آشنایی با عناصر فرهنگی و اجتماعی کشور ما بتواند به نحو مناسب و منطقیاوقات فراغت خویش را پر کند.گاهی این برنامهها موجب تحول فکری، ذهنی و فرهنگی گردشگر میشود. بنابراین نحوه اطلاعرسانی و تنظیم اینگونه برنامهها میتواند نقش بسزایی در فرهنگپذیری جهانگردان ایفا کند.
ت ـ موانع و تنگناهای قانونی:
قوانین و مقررات دست و پا گیر گمرکی، صدور ویزا، روادید و… را میتوان در زمره مشکلات همیشگی ذکر کرد. نامنظم بودن پروازهای داخلی و خارجی هواپیماهای ایران، تاخیرهای بیش از استاندارد و نبود قوانین و مقرراتخاص در این زمینه از جمله موانع دیگری است که وجود دارد.
با توجه به اینکه مسایل مربوط به گردشگری در ایران را ارگان و سازمان خاصی انجام نمیدهد و در این ارتباطوزارتخانهها و سازمانهای متعددی دستاندرکار هستند، تهیه چارچوب اصولی، قواعد و مقررات منسجم، فقط در پرتو یکی کردن این فعالیتها امکانپذیر است.
3 ـ تنگناها و محدودیتهای رشد صنعت گردشگری در ایران:
توسعه پایدار مستلزم به کار بردن الگویی است که مردم در کانون فرآیند آن قرار میگیرند و رشد اقتصادی تنها به صورت یک وسیله در کنار منافع زندگی نسل حاضر و آینده مورد توجه قرار میگیرد نه به صورت یک هدف. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که با گذشت سه برنامه توسعه و شروع برنامه توسعه چهارم، هنوز فعالیت پرارزش گردشگری به نحوی مطالعه نشده است که مدیران اجرایی بتوانند از آن در سطح ملی و منطقهایبهرهگیری کنند.
این در حالی است که ایران با وجود دارا بودن جاذبههای تاریخی و طبیعی بیشمار فقط دو درصد گردشگران خارجی و شش درصد درآمد جهانی صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است. البته همه این مشکلات ناشی از محدودیتهای است که در این صنعت در ایران وجود دارد و تا زمانی که این محدودیتها و تنگناها برطرف نشوند، همچنان در جا خواهیم زد. در این قسمت به این تنگناها و محدویتهااشاره خواهد گردید:
الف ـ تنگناهای ناشی از مدیریت و سازماندهی:
مدیریت و سازماندهی اصل و عامل بسیار مهمی در به ثمر رسانیدن اهداف و رسالتها در هر مبحث و موضعی میباشد چراکه اگر مدیریت دارای ضعف باشد تمامی ارکان و اجزای زیرمجموعه خود را تضعیف مینماید و آن روح احساس مسوولیت و پیگیری را میخشکاند و بر آن لطمه میزند. یک مدیر آگاه به خصوص در زمینه گردشگری زمانی میتواند یک سازماندهی منسجم و درستی را در مجموع کاری خود ارایه نماید که کاملا با جزییات اجرای امور محوله آشنایی داشته و واقعیتها و کمبودها و کاستیهای آن را کاملا درک کند تا بتواند اجرای اموررا برآورده نماید.
بنابراین مدیریت در صنعتی که تازه در حال توسعه است توجه و عنایت خاصی را میطلبد و این مساله نه تنها انسانی، بلکه حیاتی میباشند که باید در تمامی سطوح آن مورد توجه قرار گیرد و این مدیریت است که میتواندبا بکارگیری معیارها و زمینههای لازم در جهت دستیابی به اهداف مورد نظر از کمترین امکانات و ابزارها بالاترین دستاوردها و موفقیتها را تحمیل کرده و در جهت تثبیت آن تلاش نماید.
ب ـ محدودیتهای آموزش و پرورش و نیروی انسانی ماهر:
اگر هر صنعتی، افراد متخصص و ماهر در راهاندازی اهدافش نداشته باشد و از پژوهش و تحقیق برای پیشبرد وگسترش بهرهای نبرده باشد، محکوم به فنا است که باید از آموزش و پرورش در تربیت نیروی انسانی مورد نیازو توسعه صنعت سود جوید و آن را به سوی یک رشد واقعی رهنمون نماید.
پ ـ مشکلات حقوقی و اجرایی:
این دسته از عوامل را میتوان مجموعه قوانین مدنی دانست که در صورت تدوین و عملیاتی ساختن آنها میتوان زمینه بهینهسازی فعالیت فعلی نهادهای خصوصی و تعامل آنها با بخش دولتی و خارجی را قانونمند ساخت.مقدمه ابتدایی برای رفع مشکلات حقوقی و قانونی گردشگری جا افتادن فرهنگ توسعه گردشگری در تمامی کشور و در کل ساختار اداری میباشد که اگر گردشگری از یک اعتبار و پشتوانه قوی برخوردار باشد، مقدمه حل مسایلحقوقی و قانونی آن نیز به آسانی و به طور خودکار مطرح شده و تمامی بخشهای ذیربط درصدد حل مشکلات آن خواهند کوشید.
اصلیترین مشکلات حقوقی، قانونی و اجرایی صنعت گردشگری در کشور نداشتن یک سازمان یا نهاد خاص و انحصاری است که با سرعت و قدرت امور مربوط به آن را دنبال کرده و مسوول اصلی پیشگیری موضوعات مربوطه باشد.باید محافل علمی و تخصصی و بهخصوص مجلس شورای اسلامی با بررسی و مطالعه بیشتر، راههای گسترش ساختاری و کمی و کیفی آن را مورد بررسی و تعقیب قرار داده و درصدد کمک برآیند.